گفته می شود که ایران جزو ۱۰ کشوری است که بیشترین مخاطرات طبیعی را دارد. این موضوع زمانی ترسناک تر می شود که متوجه میشویم بیشتر ساختمان های کشور ایمنی لازم را ندارند.
به گزارش پرشین سازه ، بخش زیادی از بافت شهری و روستایی کشور فرسوده است و با وجود سرعت گرفتن روند بازسازی این بافت در سال های اخیر، هنوز هم مسیری طولانی در پیش است.
در ضمن عمر ساختمان هایی که در کشور ساخته می شود، یک چهارم استاندارد کشورهای اروپایی است. به این معنی که ساختمان های ما خیلی زود فرسوده شده و از چرخه مصرف خارج می شوند.
در اولین نگاه چنین به نظر می آید که شهرهای بزرگ که جمعیت بیشتری دارند، در معرض خطرات بیشتری هستند و یک بلای طبیعی در این شهرها، ممکن است به وقوع فاجعه منجر شود. اما گزارش های مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد که ارتباط معناداری میان مساحت شهر و سرانه خسارتی که به آن ها وارد می شود، وجود ندارد.
یکی دیگر از جنبه های پنهان این بررسی، این است که اساسا توزیع ساختمان های غیرایمن در کشور یکدست نیست. مثلا شهرها و استان های کم جمعیت، ممکن است به دلایلی مثل پراکندگی جمعیت و نقاط سکونتگاهی، نوع و شدت حادثه و حتی تاب آوری شهر، شرایط ویژه تری داشته باشند.
بازسازی واحدهای آسیب دیده در حوادث طبیعی
در طی ۲ دهه اخیر، زلزله های زیادی در کشور رخ داده که هر یک از آن ها، خسارات فراوانی وارد کرده اند. بر اساس گزارش های مرکز پژوهش مجلس، روند بازسازی مناطقی که در زلزله خراسان شمالی در سال ۱۴۰۰ آسیب دیدند تا ۹۱ درصد پیش رفته است.
زمین لرزه خوزستان و چهارمحال بختیاری نیز در مهرماه سال ۱۴۰۰ رخ داد و آمارها نشان می دهد که روند بازسازی مناطق آسیب دیده در این استان ها تا ۹۳ درصد پیشرفت داشته است.
در دی ماه سال ۱۴۰۰ نیز سیل در استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، کرمان و فارس رخ داد که پیشرفت بازسازی آن تا آذرماه سال ۱۴۰۱، ۶۷ درصد بوده است.
مدیریت بحران در کشورهای در حال توسعه
مدیریت بحران در کشورهای در حال توسعه، بر جبران خسارت های ناشی از حادثه تمرکز دارد. زمانی که در یکی از این کشورها، بلای طبیعی رخ می دهد، تمام امکانات مالی و انسانی به کار گرفته می شود تا بازسازی صورت بگیرد. هرچه زمان بگذرد، از میزان حمایت نیز کاسته خواهد شد.
این در حالیست که به جای بازسازی و جبران خسارت، باید به فکر پیشگیری از خسارت بود. بلایای طبیعی مثل طوفان و زلزله، غیرقابل پیش بینی هستند و فقط با استفاده از روش های درست مدیریت بحران است که می توان خسارت آن ها را کم کرد.
اطلاع از وضعیت سازه ها در دو استان تهران و البرز، نگرانی از بابت زلزله را بیشتر می کند. بررسی ها نشان می دهد که با وقوع یک زلزله ۷ ریشتری، دو میلیون واحد مسکونی آسیب جدی می بینند. به این ترتیب زندگی بیش از ۶ میلیون نفر در خطر خواهد افتاد.
البته لازم به ذکر است که وضعیت تهران در قیاس با برخی دیگر از مراکز استان ها، چندان هم بد نیست. مثلا درصد آسیب پذیری ساختمان های یزد و زاهدان در مقابل یک زلزله ۷ ریشتری، ۷۰ درصد است. این در حالیست که آسیب پذیری سازه های واقع در تهران و کرج، کمتر است.
گزارش مرکز پژوهش ها در بخش دیگری به موضوع بازسازی واحدهای آسیب دیده از حوادث طبیعی می پردازد. در این گزارش چند راهکار پیشنهاد شده که می تواند به بهبود فرآیند بازسازی کمک کند.
اولین پیشنهاد این است که سرمایه گذاری بیشتری در سامانه های پیش بینی و هشدار سریع اختصاص پیدا کند. علاوه بر این باید نقشه های مربوط به حریم گسل دقیق تر باشد و همچنین تکلیف ساختمان هایی که برخلاف ضوابط در نزدیکی پهنه های گسل ساخته شده اند، روشن شود.
از دیگر پیشنهاداتی که مرکز پژوهش های مجلس ارائه کرده بود، تقویت زیرساخت ها و ارتقاء تاب آوری آن هاست تا واحدهای مسکونی بتوانند در مقابل انواع مخاطرات، تاب بیشتری بیاورند.
در فرآیند بازسازی باید به ریسک مخاطرات احتمالی و ریسک های زیست محیطی نیز مورد توجه باشند و در طراحی سازه ای لحاظ گردند.
تنها با استفاده از این روش هاست که می توان میزان خسارت ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. رویکردی که صرفا به جبران خسارت می اندیشد، همواره باید زمان و منابع مالی خود را هدر بدهد.