قیمت فعلی مسکن هم برای خیلی از متقاضیان بالاست. از سوی دیگر، فروشندگان نیز برای فروش یا عدم فروش واحد خود دچار سردرگمی و ابهام شده اند. فضایی که امروز در بازار ملک می بینیم، رکود مطلق است و اگر بازارهای موازی نتوانند بازار مسکن را تحریک کنند، تا پایان سال همین وضعیت باقی می ماند.
به گزارش پرشین سازه ، یکی از کارشناسان بازار مسکن ضمن اشاره به این موضوعات به وضعیت مسکن در سال ۹۶ و پیش از جهش قیمت ها پرداخت.
مهدی روانشادنیا می گوید که در سال ۹۶، قیمت مسکن در منطقه ۱، پنج برابر ارزان ترین محله ی تهران بود. اما حالا این نسبت به سه برابر رسیده است. به این معنی که قیمت نواحی جنوبی پایتخت نیز افزایش پیدا کرده و فاصله ی خود را با گران ترین منطقه تهران کمتر کرده است.
نکته ی جالب توجه اینجاست که قیمت دلاری مسکن همواره ثابت بوده است. در دوره های مختلف، قیمت هر متر مربع مسکن تهران هزار الی ۱۱۰۰ دلار بوده است. البته در برهه هایی به متری ۱۶۰۰ دلار نیز رسیده اما به هرحال، قیمت دلاری آن تغییر چندانی نکرده است.
همین موضوع به خوبی نشان می دهد که بازار مسکن تا چه حد از نرخ ارز، اثر می گیرد.
روانشادنیا اعلام کرد:
بازار مسکن ماهیت چسبندگی دارد و به همین دلیل، قیمت ها به شکل محسوسی کمتر نمی شود اما ممکن است ثبات رخ دهد. از آن جایی که اقتصاد کشور به ذات، تورم دارد، اگر قیمت اسمی مسکن کمتر شود، می توان گفت که قیمت واقعی آن هم کمتر شده است.
وضعیت فعلی بازار مسکن
این کارشناس مسکن در بخش دیگری از صحبت های خود به تحلیل وضعیت فعلی بازار مسکن پرداخت و خاطرنشان ساخت که سیکل طبیعی بازار، دچار اختلال شده! از زمانی که قیمت مسکن بالا رفت، این اتفاق رخ داد.
بازار مسکن در یک بازه ۲۰ ساله، به مدت ۴ الی ۵ سال دچار رکود می شد و بعد از آن، یک افزایش قیمت ۱ الی ۱.۵ ساله را پشت سر می گذاشت.
اما از سال ۹۶، تنها چیزی که بازار مسکن به خود دیده، افزایش قیمت بوده است. تنها چیزی که تغییر کرده، تعداد معاملات است.
در حال حاضر، تعداد معاملات مسکن در پایتخت به ۳ هزار فقره رسیده که نشان از رکود شدید بازار می دهد.
ین کارشناس مسکن، اصلی ترین دلیل وضعیت فعلی را کاهش قدرت خرید مردم دانست و اعلام کرد که متغیرهایی مثل نرخ ساختمان سازی، تورم مصالح ساختمانی و وضعیت بازارهای موازی روی قدرت خرید مردم اثر می گذارد.
در بازاری که قدرت خرید متقاضی پایین آمده، تولید کردن بی معناست. حتی عرضه واحدهای مسکونی نیز به پایین ترین حد خود رسیده است.
بر اساس گفته های روانشادنیا، تعداد پروانه های صادرشده از سوی شهرداری نیز کاهش پیدا کرده که همین موضوع نشان می دهد تولید مسکن از رونق افتاده است.
این موضوع در شرایطی رخ می دهد که طرح نهضت ملی مسکن در جریان است و طبیعتا باید منجر به افزایش ساخت و ساز می شد. اما عملا می بینیم که این طرح نتوانسته اثرگذاری چندانی در نرخ تولید مسکن داشته باشد.
کاهش فاصله قیمتی میان شمال و جنوب تهران نیز از دیگر مشکلات بازار مسکن است. در سال ۹۶، ارزان ترین منطقه تهران، منطقه ۱۸ بود. اختلاف قیمت مسکن در این منطقه با منطقه ۱ تهران، پنج برابر بود. اما از آن جایی که قدرت خرید مسکن پایین آمده، بیشترِ تقاضای مصرفی به سمت این مناطق رفته است و منجر به گرانی خانه های منطقه ۱۸ شده! در نتیجه حالا فاصله ی قیمتی میان منطقه ۱۸ و ۱، سه برابر شده است.
قانون مالیات بر خانه های خالی
مهدی روانشادنیا به قانون مالیات بر خانه های خالی نیز اشاره کرد و اذعان داشت که از سال ۶۷، چنین موضوعی مطرح بوده اما تا سال ۹۹ قانون آن تصویب نشد.
بر اساس برآوردهای اولیه حدود ۲.۵ میلیون مسکن خالی در کشور وجود داشت. اما با محاسبه ی مجدد، این عدد کمتر و کمتر شد. کار به جایی رسیده که در نهایت، مبلغ جمع آوری شده مالیات به اندازه ی خرید یک واحد ۵۰ متری در جنوبی ترین نقطه پایتخت نیز نبود.
بنابراین به نظر می رسد که قانون مزبور، قدرت کافی ندارد و نمی تواند به ساماندهی بازار مسکن کمک خاصی بکند.
حالا که بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران، قیمت مسکن به متری ۸۰ میلیون تومان رسیده، این سوال مطرح می شود که گام بعدی دولت برای کنترل این وضعیت چیست؟!