وضعیت اجاره ی مسکن به قدری بحرانی است که سوئیت های بدون امکانات نیز خواهان پیدا کرده اند و حتی بعضا دیده شده که خیلی از خانواده های دارای فرزند و زوجین نیز به سراغ اجاره ی این سوئیت ها می روند. سوئیت هایی که تا قبل از این، بیشترین ساکنین آن ها، مجردها بودند.
به گزارش پرشین سازه ، در چند ماه آخر سال گذشته شاهد بودیم که قیمت اجاره بها تا چه حد رشد پیدا کرده است. دیگر کمتر می توانست خانه ای با قیمت مناسب پیدا کند. همین موضوع، متقاضیانی که پول کمتری داشتند را به اجاره ی سوئیت های بدون امکانات یا خانه های خارج از شهر سوق داد.
نگاهی جزئی به آگهی های مسکن نشان می دهد که وضعیت خراب تر از آن چیزی است که به ذهن بدبین ترین کارشناسان مسکن نیز می رسید.
مثلا یک اتاق ۶ متری در محله ی گرگان با قیمت ۷۰ میلیون رهن و ماهی ۲ میلیون تومان اجاره آگهی شده است.
اتاق ۲۰ متری دیگری در محله ی آبشار، ۳۰ میلیون تومان رهن دارد و باید ماهیانه ۴ میلیون نیز اجاره برایش پرداخت کرد.
حتی محله های بسیار پایین شهر مثل پامنار و مولوی نیز قیمت های بسیار زیادی برای رهن و اجاره ی اتاق های ۱۰ متری درخواست کرده اند. یک اتاق ۱۰ متری در پامنار، ۳۰ میلیون تومان ودیعه دارد و برای اجاره هم باید ماهی ۳ میلیون پرداخت کرد.
سوال این جاست که با وجود سقف درآمد خیلی از کارگران و کارمندان که ۸ میلیون تومان تعیین شده، حتی دیگر نمی توان یک اتاق ساده در پایین ترین محلات تهران نیز اجاره کرد.
بسیاری از مستاجرینی که موعد قراردادشان نزدیک است، بیش از هر چیزی نگران همین وضعیت هستند و به هیچ وجه اطمینان ندارند که آیا خانه ای برای خود پیدا می کنند یا خیر!
از سوی دیگر، دولت نیز برنامه ی خاصی برای بهبود وضعیت ندارد. در واقع بخش مسکن به حال خود رها شده و خیلی از مشکلات آن حل نشده باقی مانده است.
وضعیت سوئیت های اجاره ای و قیمتشان چگونه است؟
همان طور که گفتیم، مبلغ رهن و اجاره به قدری بالا رفته که خیلی از مستاجرین به دنبال رهن سوئیت های بدون اتاق خواب و بی امکانات رفته اند.
مثلا یک سوئیت کوچک ۵۰ متری آگهی شده است که بیش از ۳۰ سال عمر دارد. صاحبخانه در متن آگهی اشاره کرده که این سوئیت فقط به خانواده اجاره داده می شود. اما قیمت آن چگونه است؟ برای رهن آن مبلغ ۷۰ میلیون تومان و اجاره ی ۵ میلیون تومانی در نظر گرفته شده است!
در سال ۱۴۰۲، حداقل حقوق کارگران ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است. مبلغی که به عنوان حق مسکن در نظر گرفته شده، ۹۰۰ هزار تومان است. بنابراین مشخصا یک کارگر ساده، باید تمام درآمد خود را صرف اجاره ی یک خانه بکند. سوال این جاست که خرج خوراک، پوشاک و…را از کجا به دست خواهد آورد؟!
این وضعیت در جای جای تهران قابل مشاهده است. سوئیت دیگری که سال ساخت آن ۱۳۸۳ است، با مبلغ ۵۰ میلیون رهن و ۴ میلیون اجاره آگهی شده است. یک سوئیت دیگر در منطقه ی شمیران نو با مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان رهن و ۱ میلیون اجاره، آگهی شده است.
این وضعیت از اسفند سال گذشته شروع شد و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. حتی محله های جنوبی تهران نیز دیگر قیمت به قاعده ای ندارند و از کنترل خارج شده اند.
بازار مسکن به قدری عجیب و غیر قابل پیش بینی شده است که برخی از واحدهای نوساز مناطق غرب تهران، با قیمتی بیشتر از مناطق شمالی این شهر عرضه شده اند. به نظر می آید که این وضعیت بیش از هر چیزی مدیون حضور دلالان و سوداگران است. کسانی که بیشترین سهم بازار مسکن را در اختیار دارند.
خیلی از دلالان مناطق غربی تهران، قیمت هایی ارائه کرده اند که حتی همکاران خودشان نیز قبول ندارند. مثلا برخی از آنان، قیمت ملکشان را بیش از خانه های نیاوران و فرمانیه تعیین کرده اند.
البته این وضعیت تا حد زیادی برای خیلی از کارشناسان و فعالین بازار مسکن قابل پیش بینی بود. بسیاری از آن ها می گفتند که برای سال جدید باید در انتظار گرانی بود. اما به نظر می آید که گرانی های اخیر بازار، به خصوص در مناطق متوسط و پر معامله ی پایتخت، مصنوعی است و مشخصا دست برخی از دلالان پشت کار است.
گمانه زنی ها و حواشی ایجاد شده پیرامون گرانی اخیر بازار اجاره ، مشخصا کمکی به وضعیت مستاجرین نخواهد کرد. بسیاری از آن ها با دیده ی تردید و نگرانی به آینده ی خود نگاه می کنند و نمی دانند با حقوقی که تنها ۲۷ درصد افزایش پیدا کرده، چگونه می توانند از عهده ی پرداخت اجاره های دو برابر شده بربیایند؟!
یکی از این کارمندان که حالا ۱۰ میلیون تومان حقوق می گیرد، با نگرانی می گوید که بعید است از عهده ی پرداخت این اجاره ها بربیاید.
یکی دیگر از کارمندان شرکت های خصوصی می گوید که خود و همسرش کار می کنند و تا پیش از این، حقوق یک نفر از آن ها هزینه ی پرداخت اجاره می شد. اما حالا که اجاره ها سرسام آور شده، دیگر نمی دانند که چگونه باید زندگی خود را بگذرانند!
در این میان، جا به جایی از تهران به شهرهای اطراف نیز بیشتر شده است. اما همین مستاجرین هم مطمئن نیستند که در سال آینده بتوانند در این حاشیه زندگی کنند! یکی از آن ها می گوید که از تهران به هشتگرد آمده اما مطمئن نیست که سال آینده هم قادر به تمدید اجاره خانه اش باشد و معلوم نیست که پس از آن باید به کدام حاشیه ی شهر پناه ببرد.
با توجه به تمام این مشکلات و معضلات، به نظر می آید که بسیاری از مستاجرین، فاتحه ی زندگی در تهران را خوانده اند. به هیچ وجه بعید نیست که پس از مدتی، تهران به شهری کم جمعیت تبدیل شود که بسیاری از خانه های آن خالی مانده اند. اما در حواشی آن شهرهایی ایجاد شده که از شدت جمعیت در مرز انفجار هستند.
عدم رسیدگی به جولان سوداگران و دلالان در بازار مسکن، می تواند چنین آینده ای را برای این حوزه رقم بزند. لازم است که مسئولین مربوطه، هرچه سریع تر فکری به حال وضعیت کنونی بازار مسکن کنند و مشکلات مستاجرین را با راهکارهای عملی و دائمی، برطرف کنند.