داغ متروپل، هنوز بر دل مردم ایران تازه است و مدت زیادی نیست که این حادثه را پشت سر گذاشته ایم. اما متعجب خواهید شد وقتی که آمار ساختمان های نا ایمن و غیر استاندارد دیگر را بدانید که هر یک از آن ها، پتانسیل تبدیل شدن به یک متروپل دیگر را دارند.
یکی از اعضای هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، یعنی آقای علی بیت اللهی در خصوص این ساختمان های غیر ایمن در کلانشهرهای کشور چنین گفت: بحث غیر استاندارد بودن ساختمان ها در شهر تهران بسیار گسترده است. گرچه بعد از وقوع حادثه متروپل، فهرستی از اسامی ساختمان های غیر ایمن کشور منتشر شد اما باید بدانید که این فهرست تنها به ساختمان های اشاره داشت که در برابر آتش سوزی غیر ایمن هستند و همین مسئله نشان می داد که امکانات و تجهیزات مربوط به مقابله با حریق تا چه حد اهمیت دارد. اما باید بدانید که ناایمنی یک ساختمان تعریف های متعددی دارد و غیر ایمن بودن یک سازه در برابر آتش سوزی، تنها بخش کوچکی از ناایمن بودن ساختمان است.
ناایمن بودن ساختمان ها تعاریف گسترده ای دارد
ممکن است یک سازه در برابر زلزله یا احداث روی گسل یا به طور کلی در برابر هرگونه لرزش غیر ایمن باشد که در چنین شرایطی می گوییم ساختمان ایمن نیست چرا که در برابر حوادثی مثل زلزله پایدار نخواهد بود. در ضمن همین ساختمان های غیر ایمن، خود به گروه های کوچک دیگری مثل ساختمان های بلند، ساختمان های ضروری مثل بیمارستان، ایستگاه آتش نشانی یا …تقسیم می شوند که خود ساختار این ساختمان ها به گونه ای طراحی شده که اصلا در برابر زلزله ایمن نیستند.
بیت اللهی در ادامه چنین گفت: بخشی دیگر از ساختمان های غیر ایمن، مربوط به سازه هایی هستند که در برابر فرونشست ایمن نیستند. مثلا یکی از ساختمان های واقع در نسیم شهر استان البرز، به دلیل این که روی قنات احداث شده بود، با فرونشست زمین تخلیه شد. همچنین بخش دیگری از ناایمنی سازه ها به عدم مقاومت در برابر سیل برمی گردد. مثلا ساختمان هایی که در حریم رودخانه ساخته شده اند یا در مسیل ها قرار گرفته اند، نمی توانند در برابر سیل مقاومت کنند و از این بابت غیر ایمن محسوب می شوند. سیل سال ۱۳۹۸ استان لرستان و خوزستان، از این جهت نمونه است.
گروه دیگری از ساختمان های غیر ایمن به ساختمان هایی اطلاق می شود که در زمین هایی ساخته شده اند که پتانسیل لغزش در آن ها بالاست و در دامنه های پر شیب قرار دارند. مثلا در اطراف تهران، در مناطق ییلاقی که ویلاسازی هم رونق فراوانی پیدا کرده است، ساختمان هایی در دامنه یا شیب کوه ساخته شده اند که حتی نگاه کردن به آن ها ترسناک است چرا که اصلا و ابدا ایمن به نظر نمی آیند.
همچنین باید اشاره کنم که بخش دیگری از عدم ایمنی ساختمان ها به خود سازه برنمی گردد. یعنی ساختمان به تنهایی دچار مشکل نیست اما کاربری آن، خطرناک است. مثلا مواد یا وسایلی درون ساختمان نگهداری می شود که به ذات خطرناک هستند و ساختمان را ناایمن می کنند. نباید فراموش کنیم که بخش دیگری از این ساختمان ها به دلیل احداث در معابر و گذرگاه های تنگ غیرایمن شده اند و در صورت بروز هرگونه حادثه در آن ها، دسترسی سخت خواهد شد یا اصلا امکان پذیر نیست. یا مثلا اگر دچار آتش سوزی شوند، نیروهای امدادی به سختی می توانند امدادرسانی کنند.
۱۰ میلیون سازه بدون اسکلت مسکونی در کشور داریم!
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ضمن اشاره به اینکه حدود ۱۰ میلیون سازه بدون اسکلت داریم، چنین ادامه داد: در کشور ما حدود ۲۳ میلیون واحد مسکونی وجود دارد که حدود ۱۰ میلیون از آن ها فاقد اسکلت هستند و تقریبا هیچ مقاومتی در برابر زلزله نخواهند داشت.
از گذشته تا به امروز، مسکن های بافت روستایی و فرسودهی شهری از معضلات اساسی بوده اند و ایمنی شهری را به خطر انداخته اند. بنابراین اگر قرار است تصمیم عاجلی در این خصوص صورت بگیرد باید ایمنی ساختمان ها اولویت بندی شود و این اولویت بندی نیز بر اساس درجه ایمنی ساختمان خواهد بود. چرا که ایمنی سازه در برابر حوادث مختلف مثل زلزله، سیل و آتش سوزی درجات مختلفی دارد. به همین دلیل است که ساختمان ها باید اولویت بندی شوند تا در صورتی که حادثه ای رخ داد، بر اساس گروه بندی، اقدامات لازم و فوری صورت بگیرد.
یک سیستم اطلاعات ساختمانی باید وجود داشته باشد!
اما مشکل اصلی در کشور ما، فقدان سیستم اطلاعات ساختمانی است. مثلا اگر سوال کنید که چند ساختمان ۵ طبقه به بالا در کشور وجود دارد، هیچگونه آمار رسمی وجود ندارد و تعداد ساختمان های بلند مرتبه نیز مشخص نیست.
بیت اللهی در انتها دوباره به حادثه ریزش ساختمان متروپل اشاره نمود و گفت: فروریزش یک ساختمان ۱ طبقه با سازه ای ۲۰ طبقه تفاوت زیادی دارد چرا که ابعاد فاجعه بزرگ تر خواهد بود. همان طور که در حادثه متروپل نیز شاهد بودیم.
اگر بخواهیم به درس هایی که از حادثه متروپل گرفتیم، اشاره کنیم باید نبود سیستم های اطلاعاتی را نام ببریم. هر کدام از حوادث بزرگ چند سال اخیر مثل پلاسکو، متروپل، کلینیک سینااطهر و سیل شیراز تجربیات تلخی بوده اند که باید از آن ها درس گرفت و اصلی ترین درس هم این است که باید نظامات اداری ساختمان ها اصلاح شود. یعنی سیستم های نظارتی و بازرسی قدرت پیدا کنند. در ماجرای پلاسکو؛ ۱۸ بار به صاحبان این سازه اخطار داده بودند.
در ماجرای متروپل نیز ماجرا به همین منوال بود و تذاکرات لازم داده شده بود. سوال اصلی این جاست که چگونه با وجود تذکرات کافی، این کار ادامه پیدا می کند؟ در واقع پاشنه آشیل کار ما همینجاست. برای رفع چنین مشکلاتی نیازمند ساز و کارهای قانونی هستیم. البته انتظار نداریم که بودجه زیادی برای این کار گذاشته شود. اما وجود یک مصوبه در عالی ترین بخش تصمیم گیری دولت، لازم الاجراست و هرگونه تخلفی از آن، مورد پیگیرد قانونی قرار بگیرد.