گرچه وضعیت مسکن برای بیشتر اقشار جامعه بحرانی و بغرنج است اما در این میان، قشر کارگران بیشترین ضربه را از گرانی افسار گسیخته ی مسکن متحمل می شوند. به نحوی که با توجه به قیمت ۴۳ میلیون تومانی هر متر مربع مسکن در تهران، یک کارگر باید یک سوم درآمد خود را به مدت ۱۳۵ سال پس انداز کند تا قادر به خرید خانه باشد.
به گزارش پرشین سازه ، یکی از معضلات اصلی جامعه ی ایران، بحث مسکن است که البته در سال های اخیر برای برخی از خانواده های ایرانی تبدیل به بحران بزرگی به نام بی خانمانی شده است. در واقع اگر همین روند ادامه پیدا کند، خیلی از افراد در خانه ی اجاره ای به دنیا آمده و در یک خانه ی اجاره ای از دنیا می روند. وضعیت مسکن به قدری بحرانی است که خرید خانه برای بیشتر اقشار جامعه و به خصوص کارگران تبدیل به یک رویا شده است. رویایی که برای تحقق آن نیاز به مدت زمانی ۱۰۰ ساله و بیشتر است. اما کدام انسان را می شناسید که بیشتر از ۱۳۵ سال زندگی کرده باشد؟
در این میان، بیشتر هزینه های خانوار صرف اجاره بهای مسکن می شود. البته سوءاستفاده ی برخی از موجرین از وضعیت کنونی مسکن نیز در بحرانی تر کردن شرایط بی تاثیر نیست. به هرحال، تنها کسی که بیشتر از قبل دچار سختی و فشار می شود، مستاجرین هستند. بررسی ها نشان می دهد که هر ساله تعداد زیادی از مستاجرین ناچار می شوند خانه های استیجاری خود را تخلیه کرده و به مناطق پایین تر یا خانه های کوچک تر نقل مکان کنند.
چرا که وضعیت اجاره ی مسکن به قدری بغرنج شده است که دیگر خیلی از خانواده ها توان پرداخت ندارند و باید به جای دیگری که بعضاً کیفیت مناسبی هم ندارد نقل مکان کنند.
این شرایط بحرانی تا جایی ادامه پیدا کرده است که در حال حاضر با پدیده های مثل بی خانمانی، حاشیه نشینی و کپر نشینی مواجه هستیم. بخشی از جامعه ی ایرانی، افرادی هستند که در گوشه و کنار خیابان سکنی گزیده اند. صرف نظر از این افراد، عده ای هم هستند که هرگز رنگ و روی مالک بودن را به چشمشان نخواهند دید و باید تا آخر عمر درگیر صاحب خانه باشند.
در این میان، سهم دولت در این ایجاد شرایط کم نیست و مدت زمان زیادی است که مشکل مسکن در کلانشهرها وجود دارد و باید تا این لحظه، فکری به حالش می شد. سال هاست که خانواده های تهرانی مستاجر از آینده ی خود باخبر نیستند و نمی دانند که آیا این مسکن در سال آینده نیز برایشان باقی می ماند یا خیر؟!
تا این جای کار، سیاست های مختلفی از سوی دولت دنبال می شود که بر اساس آن بتوانند این بحران را کاهش دهند اما سال به سال وضعیت بغرنج تر شده است. آمارهایی که از سوی بانک مرکزی منتشر شده است به خوبی نشان می دهد که پدیده ی زندگی استیجاری در کشور ما در حال افزایش است و این موضوع، خانواده های زیادی را تحت الشعاع قرار می دهد.
این وضعیت در شرایطی رخ می دهد که خیلی از خانواده های ایرانی حتی از پس انداز کردن نیز عاجز هستند و درآمدشان کفاف زندگی روزمره شان را نیز نمی دهد. در این میان سهم کارگران بسیار بالاست. به نحوی که کمتر کارگر تهرانی، می تواند خانه دار شود.
وضعیت بازنشستگان نیز دست کمی از کارگران ندارند. به نحوی که خیلی از آن ها هنوز هم در خانه هایی زندگی می کنند که مالکشان نیستند. افرادی که روزگار جوانی خود را سپری کرده اند، حالا باید از لحاظ مسکن دغدغه ای نداشته باشند اما به نظر می آید که دولت و سازمان های عریض و طویل آن فکری به حال این پدیده ی شوم نکرده اند.