گرانی مسکن | قربانی اول: تفریحات و کیفیت زندگی

گرانی مسکن | قربانی اول: تفریحات و کیفیت زندگی

مسکن، بلای جان اقتصاد خانوار؛ افزایش سهم هزینه‌های مسکن از سبد خانوار


برخی تصور می کنند که می توانند به موضوع مسکن با طمأنینه و آرامش رسیدگی کنند، این در حالیست که گرانی های روزافزون و فشاری که این شاخص بر سر مردم آورده، غیرقابل انکار است و نمی توان تصمیمات عاجل برای آن نگرفت.

به گزارش پرشین سازه ، برای اینکه تصویر مشخصی از شرایط بحرانی مسکن داشته باشیم، کافیست به چند سال قبل و پیش از جهش قیمت ها در سال ۹۶ رجوع کنیم. بانک مرکزی در آن سال گزارش داده بود که قیمت هر متر مربع مسکن در تهران معادل ۵ میلیون و ۸۷۵ هزار تومان است. در ان زمان، رشد نقطه ای سالانه شاخص اجاره بها در مناطق شهری ایران نیز ۸.۳ درصد بود.

اندکی جلوتر می رویم و به سال ۹۷ می رسیم که ناگهان قیمت مسکن دو برابر شد و به متری ۱۰ میلیون و ۶۶۷ هزار تومان رسید. اجاره بها نیز رشد سرسام آوری پیدا کرد و شاخص آن به ۱۳.۴ درصد رسید.

جهش های مداوم و پی در پی قیمت مسکن در حالی صورت می گرفت که دستمزدها در آن سال، فقط ۲۰۰ هزار تومان بیشتر شد. به عبارت دیگر، متقاضیان مسکن برای مقابله با غول گرانی مسکن، فقط مجهز به ۲ اسکناس ۱۰۰ هزار تومانی بودند.

بر اساس گزارش های موجود، حداقل دستمزد در سال ۹۶، ۹۲۹ هزار تومان بود که در سال بعد به ۱ میلیون و ۱۴۰ هزار تومان رسید.  در طی سال هایی که قیمت مسکن به شکل پیاپی رشد می کرد، دستمزدها در کمترین حد ممکن نگه داشته شد و ناگهان متقاضی مسکن به خود آمد و متوجه شد که مدت هاست از خرید مسکن دور شده و عملاً باید رویای خانه دار شدن را در سر بپروراند.

در سال ۱۴۰۲ و زمانی که پنج سال از رشد سرسام آور قیمت مسکن گذشته بود، شاخص اجاره بها به ۳۹.۶ درصد رسید. قیمت هر متر مربع مسکن تهران نیز با رشد ۱۶ برابری به ۸۱ میلیون رسید و دستمزدها فقط ۵ برابر شد.

واقعیت اینجاست که کم کاری دولت در افزایش حقوق ها باعث شد که مردم خود دست به کار شده و از مخارج دیگر خود بزنند تا بتوانند هزینه های مسکن را پرداخت کنند. هزینه هایی مثل تفریح، بهداشت، آموزش و…کنار گذاشته شد تا به مخارج ضروری تری مثل مسکن، انرژی و سوخت پرداخته شود.

با این وجود، بررسی هزینه های معیشت در طی این شش سال نشان می دهد که بیشترین گرانی متعلق به شاخص مسکن بوده است که سهم زیادی از سبد معیشت خانوار را می بلعد. در سال ۹۶، سهم مسکن از سبد هزینه های خانوار ۳۳ درصد بود. یعنی فقط ۳ درصد بالاتر از میانگین جهانی!

اما در سال بعد که قیمت ها دچار جهش شد، این سهم نیز سال به سال افزایش پیدا کرد. به نحوی که در سال گذشته سهم مسکن در سبد خانوار ۴۲.۴ درصد شد. این در حالیست که تهرانی ها باید بیش از ۵۰ درصد درآمد خود را صرف مسکن می کردند.

به عبارت دیگر، شاخص مسکن موفق شده که در طی سال های اخیر، ۱۰ درصد از سهم دیگر ملزومات زندگی همچون تفریح، پوشاک، درمان، آموزش و ارتباطات را برباید و به خود اختصاص دهد.

ناگفته نماند که تورم اجاره بها در مرداد ماه امسال ۴۹ درصد اعلام شد. بنابراین خوش بینی به بهبود وضعیت در کوتاه مدت، غیرمنطقی می باشد. علاوه بر این، قیمت مسکن نیز به متری ۸۸ میلیون در تهران رسیده است که عملاً دسترسی مردم به مسکن را کاملاً قطع می کند.

حذف تفریحات خانوار به نفع مسکن!

در شرایطی که نیازهای ضروری خانواده به سختی تامین می شوند، عجیب نیست که نیازهای غیرضروری کنار گذاشته شوند. از زمانی که مسکن دچار افزایش قیمت شده و سهم زیادی از درآمد خانوار را به خود اختصاص می دهد، سهم ملزومات دیگر خانوار از جمله تفریحات و خدمات فرهنگی به کمترین حد خود رسیده است.

یک خانواده باید سهمی از درآمد خود را صرف تفریحاتی مثل سینما، تئاتر، موزه، گردشگری و کتاب کند که متاسفانه، در حال حاضر هیچ یک از این شاخص ها مورد اهمیت خانوار نیست؛ چرا که مخارج ضروری تری دارد.

واقعیت اینجاست که مسافرت رفتن، تماشای یک فیلم یا تئاتر و بازدید از موزه و گالری جزو اولویت های خانواده نیست. بنابراین به راحتی آن را کنار می گذارد تا به مسائل مهم تر بپردازد. سهم تفریحات و خدمات فرهنگی از سبد معیشت خانوار در سال ۹۶ حدود ۳ درصد بود. این عدد در سال ۱۴۰۲ به ۱.۶ درصد کاهش یافته است.

اینجا هم می توان ردپای گرانی مسکن را مشاهده کرد. بر اساس گزارش های موجود، خانواده های ایرانی در سال ۱۴۰۱ فقط ۰.۱۱ درصد از درآمد خود را صرف خرید کنار کرده اند. سهم گردشگری هم خیلی پایین است و فقط ۰.۷ درصد درآمد به آن اختصاص یافته!

واقعیت اینجاست که در شرایطی که تورم اجاره مسکن ۴۹ درصدی شده، حرف زدن از مسافرت، تفریح و کتاب خواندن بیجاست. مستاجران ناچارند به فکر آینده و سرپناه خود باشند و به همین دلیل، قید تفریحات خود را می زنند. گزارش های موجود نیز همین موضوع را تایید می کند و نشان می دهد که از میان مسافرانی که در سال ۱۴۰۰ سفر کرده اند، فقط ۱۸ درصد مستاجر بوده اند.

در نتیجه و با توجه به این وضعیت، می توان گفت که گران شدن مسکن تمام ابعاد زندگی خانوار را تحت تاثیر قرار داده است.

دیدگاه ها غیرفعال است