چرا بازار مسکن ایران در بحران است؟

چرا بازار مسکن ایران در بحران است؟

چگونه می‌توان معضل مسکن و اجاره‌بها را حل کرد؟


تک تک بخش ها و جوانب مسکن دچار مشکل هستند و به همین دلیل، برای حل این بحران همه جانبه به راهکاری همه جانبه نیاز است. یکی از پژوهشگران حوزه مسکن و شهرسازی می گوید که باید فکری به حال مشکلات بی شمار مسکن کرد و سپس به شرح برخی از موارد حادّ و اولویت دار مسکن پرداخت.

به گزارش پرشین سازه ، علی فرنام در ابتدا به موضوع مهاجرین غیرقانونی و فشاری که به بازار اجاره مسکن می آورند، اشار کرد و خاطرنشان ساخت که بخشی از فشار بازار اجاره به دلیل حضور اتباع مستاجر در بافت های حاشیه ای شهر است.

واقعیت اینجاست که این افراد به دلیل زندگی مشترک زیر یک سقف، می توانند از عهده اجاره های سنگین برآیند و به همین دلیل، موجران نیز ترجیح می دهند که ملک خود را به اتباع اجاره دهند و مبلغ بیشتری دریافت کنند. به این ترتیب نرخ اجاره ها بالاتر می رود.

این پژوهشگر حوزه مسکن و شهرسازی در نشست راهکارهای عملیاتی کردن نوسازی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری به موضوع ماده ۵۲ برنامه هفتم توسعه اشاره کرد و خاطرنشان ساخت که بر اساس برنامه ششم باید سالانه ۱۰ درصد از واحدهای مسکونی بافت فرسوده نوسازی می شد. اما بررسی دقیق نتایج برنامه ششم توسعه نشان می دهد که از این تعهد، فقط ۱ الی ۲ درصد اجرایی شده است.

بنابراین گام بعدی برای بهبود وضعیت مسکن، رسیدگی به بافت فرسوده و عمل به برنامه هفتم توسعه است. نکته جالب توجهی که این کارشناس مسکن به آن اشاره کرد، این بود که برخی از شهرداری ها به دنبال افزایش بافت فرسوده هستند؛ چرا که از این راه می توانند درآمد بیشتری داشته باشند.

به طور متوسط در ۱۰ سال گذشته، سالانه ۵۰۰ هزار پروانه ساختمانی در شهرها صادر شده که البته سهم نوسازی بافت فرسوده از این پروانه های ساختمانی، به جز دو سال اخیر چندان زیاد نبوده است.

واقعیت اینجاست که برای بهبود وضعیت مسکن چاره ای جز خانه سازی وجود ندارد. تا زمانی که عرضه و تقاضا به یک تعادل واقعی نرسند، بعید است که راهکارهای جانبی بتواند بحران را حل کند. واقعیت اینجاست که فعلاً بخش زیادی از سبد معیشت خانوار صرف مسکن می شود. بر اساس گزارش های رسمی، سهم مسکن از سبد هزینه های خانواده تهرانی به ۴۲ درصد رسیده است.

علی فرنام می گوید که در بخش مسکن استطاعت نیز مشکلات خیلی زیادی وجود دارد. وضعیت کلان شهرهای ما نسبت به دیگر شهرهای بزرگ دنیا اصلا جالب نیست و بحران جدی مسکن در آنها وجود دارد. مثلاً کافیست به وضعیت مسکن تهران نگاهی بندازیم. این در حالیست که نوسازی بافت فرسوده می تواند ارزش افزوده مضاعفی برای بخش مسکن ایجاد کند.

در بیشتر شهرهای بزرگ کشور، بافت فرسوده وجود دارد که ظرفیت عظیمی برای مسکن سازی ایجاد می کند. اما متاسفانه در طی سال های گذشته، این موضوع چندان جدی گرفته نشد و نوسازی بافت فرسوده به یک اولویت دست چندم تبدیل گشت.

با روی کار آمدن دولت سیزدهم، چرخ نوسازی بافت فرسوده دوباره به کار افتاد و با ارائه بسته های تشویقی، بسیاری از مالکان و سازندگان به حضور در این بافت علاقه نشان دادند. با وجود اینکه هنوز هم ظرفیت بیشتری برای توسعه نوسازی وجود دارد و هنوز به جایگاه موردنظر در این حوزه دست نیافته ایم، اما می توان گفت که وضعیت نوسازی نسبت به گذشته بهتر شده است.

یکی دیگر از مشکلات فعلی بازار مسکن این است که متراژ خانه ها با تقاضای موجود در بازار سنخیت ندارد. گرچه توصیه نمی شود که ترویج مسکن سازی صورت بگیرد اما به هرحال باید نگاه واقع بینانه به حوزه مسکن داشت. در حال حاضر، بخش زیادی از واحدهای مسکونی موجود در بازار اجاره، متراژ خیلی بزرگی دارند و خانواده های تهرانی، از عهده پرداخت اجاره بهای آن برنمی آیند. به همین دلیل است که از همان مراحل صدور پروانه ساخت باید دقت بیشتری روی متراژ خانه ها صورت بگیرد.

علی فرنام در انتهای سخنان خود تاکید کرد که باید برنامه ریزی برای ساخت مسکن استطاعت پذیر صورت بگیرد. همچنین باید قبول کرد که برای خانواده ای که درآمد پایین دارد، ساخت و عرضه مسکن ۲۰۰ متری نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه بر حجم مشکلات و دردسرهای وی می افزاید.

علاوه بر این، باید فکری به حال حضور اتباع در بافت های حاشیه ای و ناکارآمد شهری کرد؛ چرا که با حضور ایشان در بازار اجاره، فشار بیشتری به مستاجران وارد می شود.

در حال حاضر، بحران های بزرگی از جمله توقف تولید مسکن، هزینه های بالای ساخت و ساز، تورم زمین، قیمت بالای واحدهای مسکونی و هزینه های سرسام آور اجاره نشینی در بازار ملک و مستغلات وجود دارد که رسیدگی به تمام آنها، نیازمند همتی جدی و اراده ای پولادین است.

دیدگاه ها غیرفعال است