در سالهای اخیر، بخش قابلتوجهی از بار پروژههای ساختمانی کشور، بهویژه در کارهای سنگین و فیزیکی، بر دوش اتباع افغان بوده است. بسیاری از این کارگران بدون مجوز رسمی وارد بازار کار ایران شدند، اما با گذر زمان نه تنها جای خود را در این صنعت باز کردند، بلکه به نیروهایی ماهر و متخصص تبدیل شدند. آنها از کارگر ساده به استادکار ارتقا یافتند؛ بیسروصدا، اما موثر.
به گزارش پرشین سازه ، با اجرای سیاستهای جدید برای ساماندهی وضعیت اتباع غیرمجاز، بخشی از این نیروی انسانی از بازار حذف شده است. حذف ناگهانی این نیروها، پروژههای زیادی را با کمبود منابع انسانی مواجه کرده و برخی پیمانکاران از افزایش هزینهها، افت کیفیت و تاخیر در زمانبندی پروژهها گلایه دارند.
چالش قانونیسازی یا حذف؟
داوود بیگینژاد، نایبرئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران، در اینباره هشدار میدهد که بسیاری از نیروهای افغان در این حوزه مهارتهای ارزشمندی کسب کردهاند که در غیاب جایگزین، حذف آنها میتواند تبعات سنگینی برای پروژهها داشته باشد. او خواستار ایجاد سازوکاری قانونی برای استفادهی هدفمند و ضابطهمند از این نیروی انسانی است؛ سیستمی که هم منافع کارفرما را حفظ کند و هم از بیثباتی بازار نیروی کار جلوگیری نماید.
بیگینژاد همچنین به مشکل پرداختهای غیررسمی اشاره میکند؛ دستمزدهایی که نه در اسناد مالی ثبت میشوند و نه تحت پوشش بیمهاند، اما همچنان فشار مالی قابلتوجهی بر دوش کارفرما میگذارند. درواقع، برخلاف تصور رایج، استفاده از نیروی کار غیرمجاز لزوما ارزانتر تمام نمیشود.
حذف نیروی کار یا حذف پروژهها؟ دغدغهی امروز، بحران فرداست
یکی از نکات نگرانکننده، نبود فرآیند مشخص برای جذب نیروی کار ایرانی است. به گفتهی بیگینژاد، نه کارگران ایرانی از امنیت شغلی برخوردارند و نه کارفرمایان به آینده روابط کاری اطمینان دارند. همین مسئله، بهویژه در پروژههایی که دقت و تداوم در اجرا شرط اصلی موفقیت است، یک خلا جدی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، دستمزد برخی از کارگران افغان، با وجود نبود بیمه و تعهد قانونی، از بسیاری از کارمندان رسمی بیشتر است. در حالی که روزانه تا یک میلیون و دویست هزار تومان بابت هشت ساعت کار دریافت میکردند، باز هم این دستمزدها خارج از چهارچوب قانونی و مالیاتی کشور پرداخت میشد. این روند نه تنها به نفع اقتصاد کلان نیست، بلکه منجر به عدم شفافیت مالی در صنعت ساختوساز شده است.
فرصت برای نیروی کار ایرانی یا رقابتی زودگذر؟
خروج بخشی از نیروی کار افغان اگرچه خلای جدی ایجاد کرده، اما میتواند فرصتی طلایی برای ورود گستردهتر نیروی کار ایرانی باشد. با این حال، این فرصت دوام زیادی نخواهد داشت؛ بازگشت احتمالی اتباع مجاز میتواند بار دیگر رقابت در بازار کار را تشدید کند.
نیروی انسانی ایرانی اگر بخواهد جایگاه خود را حفظ کند، باید با ارتقای مهارتها، مسئولیتپذیری بالا و پیوستگی در کار، اعتماد کارفرمایان را جلب کند. در غیر اینصورت، نه تنها این فرصت از بین خواهد رفت، بلکه بار دیگر بازار به همان چرخهی قبلی وابسته خواهد شد.
هرچند افزایش هزینهی اجرا یکی از نتایج کمبود نیروی کار است، اما بیگینژاد تاکید دارد که قیمت مسکن تنها تابع هزینه ساخت نیست. نوسانات بازار، سیاستهای کلان، نرخ ارز و توازن عرضه و تقاضا نیز در تعیین قیمت نهایی موثرند. بنابراین اگرچه حذف نیروهای باتجربه میتواند ضربهای به بهرهوری وارد کند، اما قیمت مسکن همچنان درگیر مولفههای پیچیدهتری است.
اتفاقی که امروز در پروژههای عمرانی شاهد آن هستیم، فقط یک کمبود نیروی کار نیست؛ نشانهای از بحرانی گستردهتر در مدیریت منابع انسانی است. اگر این موقعیت به درستی مدیریت نشود، نه تنها بهرهوری کاهش مییابد، بلکه اعتماد سرمایهگذاران و کارفرمایان نیز از بین میرود. شاید وقت آن رسیده که ساختوساز، نه فقط در بتن و آهن، بلکه در سیاستگذاری منابع انسانی نیز بازسازی شود.