در یک نشست تخصصی با محوریت بازسازی پس از جنگ، محمد سعیدیکیا، رئیس اسبق بنیاد مستضعفان، با نگاهی جامع و آسیبشناسانه، ضرورت بهرهگیری از نهادهای تخصصی در بازسازی مناطق جنگزده را مطرح کرد. او هشدار داد که سپردن این مسئولیت به نهادهای فاقد صلاحیت نه تنها منجر به اتلاف منابع میشود، بلکه اهداف اصلی بازسازی را نیز به انحراف خواهد کشاند.
به گزارش پرشین سازه ، سعیدیکیا معتقد است که بازسازی صرفا یک عملیات فیزیکی نیست. آنچه در ظاهر به شکل ساختوساز دیده میشود، در عمق، یک فرآیند اجتماعی پیچیده است. به همین دلیل، نهاد اجرایی باید درک عمیقی از لایههای اجتماعی، فرهنگی و مشارکتی این مسیر داشته باشد؛ چرا که مردم، تنها بهرهبردار نیستند، بلکه یکی از ارکان اصلی اجرای صحیح این فرآیندند.
نقش مردم؛ از تماشاگر تا تصمیمساز
سعیدیکیا تاکید کرد که نباید مردم را از صحنهی بازسازی کنار گذاشت. تصمیمگیری به جای مردم، مسیری اشتباه است. مشارکت واقعی زمانی شکل میگیرد که مردم در همهی مراحل، از طراحی تا بهرهبرداری، نقشی فعال داشته باشند. وی افزود:
تجربههای گذشته ثابت کردهاند که هر جا اختیار به مردم داده شده، پروژهها نه تنها با کیفیت بهتری اجرا شدهاند، بلکه با سرمایهگذاری شخصی ساکنان نیز توسعه پیدا کردهاند.
این نوع مشارکت، به گفتهی وی، نه فقط موجب صرفهجویی در منابع دولتی میشود، بلکه اعتماد اجتماعی را تقویت میکند. انگیزهای که از دل این اعتماد زاده میشود، توانایی هدایت پروژههای بازسازی را به سمت موفقیت واقعی دارد.
تجربه و تخصص؛ دو بال اصلی بازسازی پایدار
سعیدیکیا با اشاره به تجربیات بنیاد مسکن، یکی از نهادهای باتجربه در حوزهی بازسازی، بر ضرورت داشتن ساختاری مشخص برای هدایت، راهبری و نظارت تاکید کرد. از نگاه او، دولت باید نقش تسهیلگر و سیاستگذار را ایفا کند؛ نه اینکه خود وارد فرآیند اجرایی شود.
او پیشنهاد داد که ایجاد شورای سیاستگذار فراگیر با اختیارات مشخص، میتواند راهحلی عملی برای انسجام در تصمیمگیریها و ایجاد هماهنگی میان دستگاهها باشد. این شورا باید مجموعهای از تخصص، تجربه و نگاه بینرشتهای را در خود جای دهد تا بتواند مسیر بازسازی را به درستی هدایت کند.
سعیدیکیا با تکیه بر سابقهی طولانی بنیاد مسکن در بازسازی مناطق آسیبدیده، اعلام کرد که این نهاد نه تنها توان فنی و اجرایی لازم را دارد، بلکه با رویکردی مسئولانه، آمادهی اجرای صحیح و هدفمند پروژههای بازسازی است. به باور وی، مسئولیتپذیری در برابر تصمیمات و اقدامات اجرایی، شرط حیاتی برای موفقیت در بازسازی است؛ شرطی که نهادهای فاد تخصص، نمیتوانند از پس آن برآیند.
در پایان، او بار دیگر تاکید کرد که بازسازی مناطق پس از جنگ، پروژهای صرفا مهندسی نیست. این یک فرآیند چندلایهی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اگر با محوریت مردم و راهبری هوشمندانهی دولت پیش نرود، نه تنها اهدافش محقق نمیشود، بلکه ممکن است منجر به بحرانهای جدیدتری در آینده شود. بازسازی، یعنی ساختن دوبارهی اعتماد، جامعه و آینده.