از سال ۹۷ تا به امروز، قیمت مسکن در ایران حدود ۲۰ برابر شده. این درحالیست که وام مسکن در طی این هفت سال، فقط ۸.۵ برابر شده است. به این معنی که شکاف بزرگی میان وام مسکن و قیمت آن وجود دارد.
به گزارش پرشین سازه ، حالا که قیمت مسکن تهران به شکل میانگین متری ۱۰۳ میلیون تومان شده، طبیعی است که وام کنونی اساساً هیچ دردی را از متقاضیان دوا نکند. اگر پیش از این، خانه اولی ها می توانستند روی وام مسکن خود برای خرید خانه حساب کنند، حالا این مبلغ را در معادلات خرید خود، در نظر نمی گیرند.
آمارها نشان می دهد که با حداقل دستمزد پرداختی ایران، مدت زمان انتظار برای خرید خانه ۱۵۰ سال شده است. با توجه به این آمارهای ترسناک، می توان گفت که فقر مسکن در کشور به نقاط عجیبی رسیده. این موضوع فقط به استان تهران محدود نمی شود و در استان هایی مثل البرز و قم هم، فقر مسکن تشدید شده و خیلی از مردم، دیگر توان پرداخت هزینه های مسکن را ندارند و به خیل عظیم فقرا پیوسته اند.
برخی از کارشناسان می گویند که قیمت مسکن در تهران، خیلی بیشتر از متری ۱۰۳ میلیون تومان است و اصلاً بعید نیست که در ماه های آتی، با توجه به نوسانات نرخ ارز، بیشتر هم بشود. حتی طرح های مسکن سازی دولتی از جمله نهضت ملی مسکن نیز برای متقاضیان، بسیار پرهزینه هستند و خیلی از آنها به دلیل ناتوانی در پرداخت آورده های خود، ناچاراً امتیاز خود را می فروشند.
در تمام کشورهای جهان برای تقویت بنیه مالی متقاضیان مسکن، وام های موثر پرداخت می شود. پیش از جهش قیمت ها، وام مسکنی که در ایران پرداخت می شد نیز موثر بود اما حالا که قیمت ها به این اعداد اعجاب انگیز رسیده، نمی توان توقع اثرگذاری داشت.
در اواخر سال گذشته، جلسه هیات عالی بانک مرکزی برگزار شد و در طی آن، تسهیلات خرید و ساخت مسکن در تهران به ۵۰۰ میلیون تومان رسید. مراکز استان ها و شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر جمعیت نیز، مشمول دریافت وام ۴۰۰ میلیون تومانی ساخت و خرید مسکن شدند. در دیگر نقاط شهری نیز، مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان تسهیلات در نظر گرفته شد.
از محل وام جعاله نیز، متقاضیان تهرانی می توانند ۲۸۰ میلیون تومان به بودجه خرید مسکن خود اضافه کنند که به این ترتیب، مبلغ کلی وام آنها ۷۸۰ میلیون تومان می شود. ناگفته نماند که سود این وام بسیار بالاست و اقساط آن نیز بسیار سنگین می باشد.
به چهار دلیل واضح و مبرهن، این وام هیچ تاثیری روی قدرت خرید مردم نمی گذارد. در نتیجه، بیشتر متقاضیان مسکن اصلاً به سراغ دریافت آن نمی روند.
اولین دلیل، مشخصاً به عقب ماندن مبلغ وام از میزان تورم برمی گردد. یک زوج تهرانی می توانند مجموعاً مبلغ ۱ میلیارد و ۲۸۰ میلیون تومان وام مسکن دریافت کنند. اگر میانگین قیمت خانه در تهران را متری ۱۰۳ میلیون تومان در نظر بگیریم، وام مسکن فقط برای خرید ۱۳ متر خانه کفایت خواهد کرد.
نکته اینجاست که در بسیاری از کشورهای دنیا، بخش زیادی از هزینه های خرید خانه از طریق وام مسکن تامین می شود اما در ایران، چنین معادله ای وجود ندارد. به خصوص با توجه به اینکه در طی چند سال گذشته، قیمت مسکن ۲۰ برابر شده است.
دومین دلیل عدم موفقیت وام مسکن در ایران، اقساط بسیار سنگین آن است که اساساً پرداخت آن از عهده خیلی از متقاضیان مسکن برنمی آید. وام ۱ میلیارد و ۲۸۰ میلیونی زوج های تهرانی، اقساط ۲۸ میلیون تومانی دارد.
اگر مبلغ وام را ۵۰۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، باز هم اقساط آن ۱۰ میلیون تومان خواهد بود. شخصی که به طور کلی، زیر ۱۵ میلیون تومان دستمزد می گیرد، چگونه می تواند از عهده پرداخت این اقساط سنگین برآید؟
این وام هیچ تناسبی با قدرت خرید عامه مردم ندارد. این در حالیست که اساساً جامعه هدف این وام، افراد کم درآمد و ضعیف جامعه است. شاید در گذشته، تسهیلات مسکن می توانست محرکی برای رونق بازار باشد اما در حال حاضر، به چیزی بی فایده تبدیل شده که هیچ یک از متقاضیان مسکن را ترغیب نمی کند.
سومین دلیل عدم اثرگذاری وام مسکن، خرید اوراق تسه است که اتفاقاً مدام در حال افزایش قیمت هستند. برای دریافت وام ۱ میلیارد و ۲۸۰ میلیونی تومانی، باید بیش از ۲۸۰ میلیون اوراق تسهیلات مسکن یا همان تسه خریداری کرد. یعنی متقاضیان قبل از اینکه یک ریال وام دریافت کنند، باید ۲۸۰ میلیون هزینه کرده و اوراق خریداری نمایند. در نهایت، آنچه که به دست متقاضی می رسد، کمتر از ۱ میلیارد تومان خواهد بود. در شهری مثل تهران که ارزان ترین خانه ها کمتر از ۳ میلیارد تومان نیست، این مبلغ راهگشا نخواهد بود.
تا به امروز نیز، تدبیر خاصی برای این موضوع در نظر گرفته نشده و نظرات کارشناسان نیز نتوانسته تاثیری بر حل این بحران بگذارد.
چهارمین دلیلی که منجر به عدم اثرگذاری وام مسکن در ایران شده، این است که مسئولین امر هنوز هم به روش های قدیمی و بی فایده چسبیده اند. واقعا جای ابتکارات مفید و موثر در این حوزه خالی است.
تنها کاری که مسئولین در طی این سال ها کرده اند، این بوده که هر از چند گاهی مبلغ وام را افزایش داده اند، بی آنکه به اثرگذاری آن توجهی داشته باشند. این در حالیست که باید توان مردم در دریافت و بازپرداخت این تسهیلات در نظر گرفته شود. در صورتی که این روند ادامه پیدا کند، هیچ امیدی به رونق یافتن بازار مسکن وجود ندارد.
در صورتی که مشکلات مسکن حل شود، نه تنها یکی از اصلی ترین بحران های اقتصادی حل خواهد شد، بلکه اثرات مثبتی روی حوزه های مختلفی از جمله فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی خواهد گذاشت. به همین دلیل است که مسئولین ذیربط باید هرچه سریع تر، فکری به حال این بحران کنند و نگاه سرسری به حل این مسئله نداشته باشند.