وضعیت ملک به حدی بد شده است که حتی دیگر افراد پردرآمد نیز نمی توانند اولین خانه ی خود را خریداری کنند.
به گزارش پرشین سازه ، شکاف بزرگی میان خانه اولی ها و چند خانه ای ها به وجود آمده است و اصلی ترین مقصر هم سیاستگذارانی هستند که در حوزه ی مسکن نقش آفرینی می کنند.
در حال حاضر، مهم ترین قشر مصرف کننده ی مسکن همین خانه اولی ها هستند که به دلایل مختلف از بازار حذف شده اند و به نظر نمی آید که دیگر قدرت خرید داشته باشند.
هر روز بر تعداد مستاجران افزوده می شود چرا که قدرت خرید ملک پایین آمده است. اصلی ترین نتیجه ی چنین رخدادی، کاهش شدید نرخ مالکیت مسکن است که به تشدید بحران اجاره نشینی می افزاید.
از طرف دیگر بررسی ها نشان می دهد که واحدهای نوساز همچنان به بازار عرضه می شوند اما نرخ مالیکت باز هم پایین است. به نظر می آید که متقاضیان به جای خرید این املاک نوساز، ناچار به اجاره نشینی در آن ها شده اند.
تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، نشان می دهد که مقصر اصلی این وضعیت بحرانی، دولت و شهرداری ها هستند. گرچه در سال های گذشته، این دو نهاد سیاست هایی را دنبال کرده اند که تعداد خانه ها افزایش پیدا کند اما به جای بهبود وضعیت، به بحرانی تر شدن حوزه ی مسکن افزوده اند.
سیاست های غلط دولت و شهرداری
بارها تاکید شده که وضعیت فعلی سیاست گذاری حوزه ی مسکن اصلا جالب نیست و این مسیر، به شکل دومینو وار، بحران را تشدید می کند.
مثلا سیاست هایی که دولت برای خانه دار شدن افراد بدون مسکن دنبال می کند، از دیدگاه کارشناسان کاملا غلط است.
دولت باید متوجه باشد که تولید انبوه مسکن نمی تواند به تنهایی بحران بازار را حل کند. مشکل اینجاست که دولت، معضل اصلی این بازار را در جایی دیگر می بینید و آدرس غلط می دهد. در نتیجه، تمام سیاست هایی که در این حوزه اعمال می کند نیز اشتباه از آب درمی آید.
محصول نهایی این مسیر سرتاسر غلط، افزودن به چالش های کنونی بازار است.
دولت و شهرداری، راننده های اصلی این مسیر بحران زده
بیش از ۱۵ سال است که دولت با اصرار بر ساخت خانه های دولتی، بحران را حل و فصل کند. از نیمه ی دهه هشتاد شاهد این تصمیمات بوده ایم اما این بحران، هرگز حل نشد. بلکه هر روز به شدت آن افزوده شد.
تصمیماتی که تا به امروز در حوزه ی مسکن گرفته شده، همگی دارای تبعات مختلف بوده اند که وضعیت بازار مسکن را بدتر کرده است.
در کنار دولت، باید به نقش ماندگار شهرداری ها در ایجاد این معضلات اشاره کرد. در طی این سال ها، شهرداری همیشه تلاش کرده که از راه های مختلفی مثل اعطای تسهیلات، یارانه، پاداش و…ساخت و ساز را پیش ببرد. مثلا تخفیف هایی که برای دریافت مجوز ساخت در نظر گرفته یا تغییر کاربری، بی نتیجه بوده است و نتوانسته روند تولید مسکن را به نحو مطلوبی پیش ببرد. چرا که الزامی برای سازنده یا مالک ایجاد نمی کند که حداقل، واحدهای ساخته شده را به بازار اجاره یا فروش عرضه کند. در نتیجه، حمایت هایی که شهرداری از ساخت و ساز می کند، هیچ سودی نداشته است.
در ضمن، یارانه هایی که شهرداری از جیب شهروندان خود بیرون می آورد و در قالب تخفیف به سازندگان ارائه می کند، در نهایت نتوانسته است که برای افراد فاقد مسکن، سرپناهی بسازد. بیشتر به نظر می رسد که این خانه سازی ها برای افرادی است که در حال حاضر هم چند خانه دارند.
وقتی از سیاست های غلط صحبت می کنیم، منظور دقیقا همین است که تخفیف های ارائه شده از سوی شهرداری به عوامل ساخت و ساز، به جای اینکه به شکل مسکنی برای افراد بدون خانه دربیاید، در نهایت وارد چرخه ی دلال بازی شده و منجر به گران تر شدن قیمت مسکن می شود.
در این میان تنها کسانی که ضرر واقعی را می بینند، همان خانه اولی ها هستند. امروزه حتی اگر درآمد بسیار خوب و مناسبی هم داشته باشید از چرخه ی خرید مسکن حذف شده اید. چرا که قیمت خانه به قدری بالا رفته که حتی درآمدهای بالا هم نمی تواند کفاف خرید خانه را بدهد.
بحران اجاره نشینی در حالی مطرح می شود که بیش از ۴۳ درصد تهرانی ها، فاقد خانه هستند و مستاجر محسوب می شوند.