تبعات فقر مسکن در خانوارهای کارگری!

تبعات فقر مسکن در خانوارهای کارگری!

بدمسکنی و اتوبوس‌خوابی؛ چهره زشت فقر مسکن در ایران


اگر هر یک از مسئولین و متولیان امر به دنبال مصداق بارز فقر مسکن و فشار همه جانبه این شاخص روی زندگی کارگران و بازنشستگان بودند، کافیست نگاهی به ترافیک اول صبح ورودی شهر تهران بندازند. واقعیت اینجاست که کارگران تمام هزینه های زندگی خود را قطع کرده اند و حتی به حاشیه نشینی روی آورده اند تا صرفاً هزینه اجاره خود را پرداخت کنند.

به گزارش پرشین سازه ، در روزهای اخیر گزارشی از سوی وزارت کار منتشر شد که در آن به جنبه های مختلف فقر مسکن پرداخته شد. گرچه این گزارش، رویکرد محافظه کارانه دارد اما جزئیات آن تکان دهنده است و نشان می دهد که چه فشاری بر طبقات فقیر و کم درآمد جامعه آمده تا بتوانند سرپناه خود را حفظ کنند.

این گزارش که فقر مسکن را تا سال ۱۴۰۱ بررسی کرده، مشخص می کند که پدیده هایی که همه ما در سطح شهرهای بزرگ دیده ایم( از جمله بدمسکنی، اتوبوس خوابی، خانه های اشتراکی کوچک و…) تنها بخش کوچکی از ماجرای غم انگیز مسکن است.

در سال ۱۴۰۲ قیمت مسکن حدود ۷۵ درصد رشد کرد. بنابراین این افزایش قیمت در گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منعکس نشده است. هرچه در این گزارش آمده، قطعاً تا به امروز ابعاد ترسناک تری به خود گرفته است.

گزارش وزارت کار چه می گوید؟

نگاهی جزئی به داده های این گزارش مشخص می کند که فقر مسکن در جامعه مستاجران کشور تا ۴۸ درصد بیشتر شده است. به این ترتیب ۸۲ درصد خانواده های مستاجر شهری درگیر فقر هستند. در حد فاصل میان سال های ۹۵ تا ۱۴۰۱، تعداد این خانواده ها با رشد ۴۸ درصدی مواجه بوده است. بررسی های موجود نشان می دهد که در سال ۱۴۰۱، بیش از ۱ میلیون خانواده مستاجر که در مناطق شهری زندگی می کردند، درآمدشان کمتر از خط فقر بوده است. علاوه بر این ۲۳۳ هزار خانواده دیگر نیز، از وقتی هزینه های اجاره مسکن به سبد هزینه های آنها اضافه شده، دچار فقر مسکن شده اند. این وضعیت شهر و روستا نمی شناسد و در تمام نقاط سکونت پذیر کشور دیده می شود.

در روستاها، گروه اول حدود ۷۵ هزار خانوار بوده اند. به عبارت دیگر، ۷۱ درصد خانواده های روستایی درگیر این معضل شده اند. در گروه دوم نیز معادل ۳۱ هزار خانوار روستایی دچار فقر مسکن شده اند.

آمارها زمانی وحشتناک تر می شود که با نگاه جزئی تری به آنها بپردازیم. مثلاً در استان های البرز و قم، ۱۰۰ درصد مستاجران دچار فقر هستند. در دیگر استان ها نیز وضعیت چندان جالب توجهی دیده نمی شود. مثلاً در استان های کردستان و آذربایجان غربی، نرخ فقر خانواده ها به خاطر هزینه های مسکن استیجاری به ۴۶ و ۳۸ درصد رسیده است.

علاوه بر شاخصی که به خانوارهای مستاجر درگیر فقر می پردازد، شاخص دیگری نیز برای تشریح وضعیت کنونی وجود دارد که به آن، محرومیت مسکنی می گویند. به عبارت دیگر، این شاخص مربوط به کسانی است که امکانات لازم برای یک زندگی معقول را در خانه های خود ندارند. مثلاً امکانات اولیه از جمله حمام، آب لوله کشی بهداشتی و متراژ مناسب ندارند.

در استان هایی مثل سیستان و بلوچستان، چنین پدیده هایی به وفور مشاهده می شود و تقریباً ۶۰ درصد خانه ها به همین شکل هستند.

هزینه های مسکن، کمر کارگران را می شکند!

مثل همیشه، اولین تبعات گرانی مسکن به دوش کارگران است که در حال حاضر نیز به زحمت با هزینه های اجاره نشینی سر می کنند. واقعیت اینجاست که گزارش وزارت کار صرفاً تا سال ۱۴۰۱ را پوشش داده، این در حالیست که در طی این دو سال نیز با وجود رکود خرید و فروش مسکن، اجاره ها با سرعت زیادی در حال رشد بوده و همین عامل، وضعیت کارگران را وخیم تر کرده است.

در آذرماه امسال، تورم اجاره بها به ۴۱.۵ درصد رسیده است. عددی که مشخص می کند از گزارش تکان دهنده وزارت کار در سال ۱۴۰۱ تا به امروز، وضعیت بدتر شده و چیزی از توان مستاجران و طبقات کارگر باقی نمانده است.

در حال حاضر، خانواده ها از حالت تک شغلی بیرون آمده اند. به این معنی که در یک خانواده حداقل ۲ نفر مشغول به کار هستند اما باز هم در پرداخت اجاره مسکن عاجز می مانند.

بر اساس گفته های یکی از فعالان کارگری، حدود ۵۸ الی ۶۲ درصد درآمد کارگران صرف هزینه های مسکن می شود. کارگران ناچار شده اند برای پوشش این هزینه، بسیاری از ضروریات زندگی خود را حذف کنند. خانواده های کارگری مدت هاست که تفریح نکرده اند، هزینه های آموزش را به حداقل رسانده اند و حتی از هزینه های درمان نیز تا جای ممکن کاهش داده اند.

فرامرز توفیقی می گوید که برای یافتن مصداق این مدعا، کافیست نگاهی به نتایج کنکور چند سال اخیر بندازیم. مدت هاست که فرزندان کارگران رتبه های خوب در کنکور نیاورده اند و دوران این موضوع گذشته است. به دلیل هزینه های مسکن و تورم بالای آن، خیلی از فرزندان کارگران فرصتی برای درس خواندن ندارند و مدت هاست که جایی در دانشگاه های رده اول کشور پیدا نمی کنند.

دیدگاه ها غیرفعال است