مسکن اجتماعی، گزاره ای است که این روزها از زبان کارشناسان و مسئولان مختلفی شنیده می شود اما سوال اینجاست که منشاء این گزاره کجاست؟ گفته می شود که حدود ۶۰ سال پیش، کشور سوسیالیستی فرانسه طرحی به نام حق مسکن شهروندان را ارائه کرد و بر اساس آن، تصمیم گرفت که برای دهک های پایین درآمدی، خانه سازی کند.
به گزارش پرشین سازه ، موفقیت این طرح در فرانسه باعث شد که خیلی از کارشناسان تصور کنند که پاسخ مشکلات مسکن ایران را یافته اند و می توانند با کپی برداری ناقص از سیاست های ۲۰ سال پیش فرانسه، مشکل مسکن کشور را حل کنند. غافل از اینکه آنچه درک و دریافت کردند، صرفاً سطح کار بود و اصلا به آنچه که برای خانه اولی ها و مستاجران انجام شد، توجهی نداشتند.
کار به جایی رسید که برخی از کارشناسان گفتند که سیاست مسکن سازی دولتی ایران، الگوبرداری از ساخت مسکن دولتی در فرانسه بوده اما واقعیت اینجاست که نتیجه این دو سیاست، به طور کلی با هم فرق دارد و قابل قیاس نیست.
دلیل اصلی الگو قرار دادن فرانسه این بود که در میان کشورهای غربی، بهترین و موفق ترین کشور در ارائه مسکن استطاعت پذیر، فرانسه می باشد. کافیست نگاهی به شاخص های اقتصادی بندازیم و ببینیم که چه تفاوتی میان سیاست های مسکن کشور فرانسه با دیگر کشورهای اروپایی وجود دارد.
کشور فرانسه بیش از ۶۰ سال است که در حال تجربه اندوزی، حذف و اضافه کردن سیاست ها و تصمیمات ناموفق در حوزه مسکن اجتماعی و در استطاعت می باشد. به همین دلیل است که کشورهایی مثل ایران که در ابتدای مسیر هستند و می خواهند مشکل مسکن کشور خود را حل کنند، باید درس های زیادی از مسیر پیشرفت فرانسه بگیرند و آن را الگو قرار بدهند.
ایران بیش از پنج سال است که درگیر تورمی تاریخی در حوزه مسکن شده و از سال ۱۴۰۰، مسئله بغرنج اجاره مسکن نیز به خیل عظیم دردسرهای حوزه مسکن اضافه شده است. دولت های مختلف، بارها تلاش کرده اند که این مشکل بزرگ را به شیوه های مختلف حل کنند اما واقعیت اینجاست که هیچ یک از دولت های ۱۰ سال اخیر، نتوانستند گره از مشکل مسکن باز کنند.
حالا که دولت چهاردهم روی کار آمده، باید دوباره یادآور شویم که سیاست های مسکن فرانسه از سال ۱۹۶۰ تا به امروز، می تواند نقشه راه دولت پزشکیان باشد تا بازار مسکن را از التهاب خارج کرده و دوباره رونق را به این حوزه برگرداند.
بررسی دقیق سیاست های فرانسه در طی این ۶۰ سال نشان می دهد که مسکن حمایتی، نه توسط دولت ساخته می شود نه آن را تامین می کند. بلکه یک مجموعه از بازیگران مختلف در پیشبرد این طرح، دست دارند. از جمله بازیگران مهم این عرصه می توان به دولت، شهرداری ها، کارفرماها و حتی بانک ها و مردم اشاره کرد.
مشکل بزرگی که متولیان مسکن در ایران دارند، این است که تامین مالی مسکن حمایتی به درستی انجام نمی شود. این در حالیست که برای پیشبرد چنین طرح هایی، باید منبعی دائمی برای تامین مسکن حمایتی تعریف شود. در این میان، باید سهمی از تولید ناخالص داخلی، معافیت های مالیاتی، یارانه نقدی، زمین رایگان و…برای طرح مسکن حمایتی در نظر گرفته شود. در فرانسه، حتی بخشی از بودجه شرکت های بزرگی که نیروی انسانی زیادی داشتند نیز، سهم مسکن حمایتی می شود.
به عبارت دیگر باید خاطرنشان ساخت که اساساً سهم دولت فرانسه از تامین منابع مسکن حمایتی بسیار کم و ناچیز است. دولت از طریق ارائه وام اجاره، نرخ حمایتی اجاره بها، وام صفردرصد مسکن خانه اولی ها، کمک هزینه خرید مسکن اول و وام جعاله، به شهروندان خود کمک می کند تا صاحبخانه شوند. اقداماتی که در کشور ما به شکل ناقص و غیرموثر اجرا شده است.
سوال دیگری که در این میان مطرح می شود، این است که اساساً مخاطب مسکن حمایتی در دولت فرانسه چه کسانی هستند؟ بررسی ها نشان می دهد که معمولاً دو دهک اول جامعه یا همان فقرای مسکن و خانه اولی هایی که توان تامین بودجه خرید خانه را ندارند، جامعه هدف این طرح محسوب می شوند.
سال هاست که دولت فرانسه اقدام به ساخت مسکن حمایتی برای نیازمندان کشور خود می کند اما هیچگاه نیاز نداشته که سالانه، میلیون ها خانه بسازد. گرچه بازار عرضه و تقاضای مسکن در فرانسه، تقریبا شبیه به ایران است اما به دلیل حمایت های هدفمند و بودجه های دقیق و درست، هرگز نیاز نداشته که سالانه ۱ میلیون مسکن بسازد. اتفاقی که مشخصاً در کشور ما رخ نداده و به دلیل سیاست های غلط، همواره از بخش تقاضا عقب مانده ایم و ناچاریم سالانه میلیون ها مسکن بسازیم تا نیاز کشور را پاسخ دهیم.
توصیه کارشناسان به دولت جدید این است که همواره، توجهی ویژه به سیاست های مسکن حمایتی در فرانسه داشته باشند تا بلکه بتوان این غول بزرگ را شکست داد.