بحران جهانی فقر مسکن و تاثیرات آن بر سلامت روان

بحران جهانی فقر مسکن و تاثیرات آن بر سلامت روان

بحران مسکن جهانی؛ میلیون‌ها نفر در انتظار یک سقف


در میان انواع فقر، هیچ یک وحشتناک تر از فقر مسکن نیست. این موضوع که حالا تبدیل به یک بحران جهانی شده، خیلی از دولت ها را به دردسر انداخته است. با افزایش جمعیت کره زمین، نیاز به مسکن بیشتر شده و طبیعتاً قیمت ها بالا رفته است. به این ترتیب، دسترسی به مسکن به شکل قابل توجهی کاهش یافته!

به گزارش پرشین سازه ، نه فقط در ایران، بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا، نگرانی از بابت مسکن کم درآمدها وجود دارد. مسکن ارزان قیمت به سختی پیدا می شود و همین عامل، دولت ها را برای تامین مسکن این اقشار به دردسر انداخته است.

یکی از عواقب زندگی در مسکن های ارزان قیمت و عموماً نامناسب که کمتر موردتوجه قرار می گیرد، موضوع خطری است که این خانه ها برای سلامت روان افراد و امید به زندگی آنها دارند. زندگی در چنین خانه هایی علاوه بر اینکه خطر بیماری های مزمن را افزایش می دهد، خطر افسردگی را نیز به همراه دارد.

علاوه بر این موارد، تبعات فقر مسکن تمام گستره های زندگی اجتماعی و سیاسی افراد را نیز در برمی گیرد. نتایج یک مطالعه نشان می دهد که فقر مسکن در استطاعت به معنای عدم دسترسی خانواده ها به مسکن یا سختی فراوان در پرداخت اجاره است که ناآرامی زیادی را در شهرها ایجاد می کند.

مرکز پژوهش های مجلس مطالعه ای در باب این موضوع انجام داده و اعلام کرده است که موضوع مسکن به یکی از چالش های حیاتی و پیچیده تمام کشورها تبدیل شده است. حتی در کشور پیشرفته ای مثل آمریکا هم موضوع کمبود مسکن وجود دارد و هفت میلیون مسکن در استطاعت کم دارند.

وقتی از مسکن اقتصادی صحبت می کنیم، مسئله فقط یک پیچیدگی اقتصادی نیست، بلکه باید تمام جوانب موضوع را در نظر گرفت. نداشتن یک سرپناه مناسب باعث می شود که سلامت عمومی افراد به خطر بیفتد و چه بسا تبعات اجتماعی نیز داشته باشد.

بررسی ها و آمارها نشان می دهند که موضوع مسکن به قدری برای خانواده ها مهم است که حاضر هستند از دیگر هزینه های معیشت خود بکاهند و صرف مسکن کنند. در واقع مسکن هزینه شاخص های دیگر زندگی مانند مراقبت های بهداشتی، خوراک باکیفیت، آموزش و تفریح را می بلعد. خانواده ها چاره ای جز تن دادن به این انتخاب ندارند!

البته برخی مواقع، افراد حتی قدرت انتخاب هم ندارند و ناچارند به زندگی در منازل بی کیفیت و سکونتگاه های غیررسمی روی بیاورند. در برخی از کشورها، این وضعیت بسیار بغرنج شده و به معضلی بزرگ تبدیل شده است.

در کشور ما، گرچه همواره مشکل مسکن وجود داشته اما هیچوقت تا به این اندازه بحرانی نبوده! از سال ۹۷ که با جهش های پیاپی قیمت مسکن مواجه شدیم تا به امروز، اقشار مستاجر یک روز خوش هم نداشته اند. فقر مسکن از همان سال ها تشدید شد و میزان دسترسی افراد به مسکن کاهش یافت.

حالا کار به جایی رسیده که ۵۲ درصد خانواده های شهرنشین به مسکن مناسب دسترسی ندارند و اجاره نشین هستند. فقر مسکن در شهری مثل تهران تا ۷۰ درصد هم می رسد. به این معنی که نزدیک به ۷۰ درصد از جمعیت این شهر، فاقد مسکن هستند و ناچاراً به اجاره نشینی روی آورده اند.

همچنین وضعیت هزینه ها نشان می دهد که بیش از ۵۰ درصد درآمد خانوار تهرانی صرف هزینه های مسکن می شود. در دیگر نقاط شهری ایران، این هزینه ها به ۳۰ درصد درآمد می رسد. موضوع قابل توجه و در عین حال دردناکی که در گزارش رسمی مرکز پژوهش های مجلس منعکس شده، این است که مستاجران ناچار به حذف کالری های روزانه خود شده اند تا هزینه های اجاره نشینی را تامین کنند.

این در حالیست که امروزه تمام اعضای خانواده کار می کنند تا از عهده تامین هزینه های زندگی برآیند. در واقع افزایش قیمت مسکن و دیگر جنبه های زندگی به قدری زیاد بوده که حتی کار کردن چند نفر از اعضای خانواده هم، رفاه و آسایش آنها را تضمین نمی کند.

بازوی تحقیقاتی مجلس در انتهای گزارش خود از دولت درخواست کرده که بودجه مربوط به توسعه برنامه های مسکن اقتصادی را افزایش دهد و هرچه سریع تر، اقدامات عملی در راستای بهبود وضعیت مسکن خانواده داشته باشد. راه های زیادی برای حل بحران مسکن وجود دارد که در گزارش مرکز پژوهش های مجلس نیز منعکس شده است.

یکی از این راهکارها، ارائه مشوق های مالیاتی به سازندگان است. با کاهش هزینه های بوروکراسی، می توان قیمت تمام شده مسکن را پایین آورد و به این ترتیب، بخشی از هزینه های خرید مسکن را کاهش داد.

علاوه بر این پیشنهاد شده که توسعه دهندگان مسکن و بخش خصوصی را به این حوزه راه دهند تا سرعت ساخت و ساز مسکن در استطاعت افزایش پیدا کند.

دیدگاه ها غیرفعال است